دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا زهرا

خدایا بگیر از من هر آنچه که تو را ازمن بگیرد....

خدای نازنینم

ای معبود محبوب

نمی دانم چرا ما بندگانت هرگاه که بیشتر گناه می کنیم و غفلتمان از تو غلیظ تر می شود ، مهر تو و رحمتت وسیعتر و ستارالعیوبیت بیشتر از پیش می شود.

ای مهربان همیشگی

در مهرورزی سرآمدی و در عطوفت یگانه ، مهرت چون آب زلالی است که در اوج عطش به سیرابی لبهای تشنه از ذکر می رسد و همچون بوسه قطرات شبنم صبحگاهی در سپیده و هنگامه فجر بر پلکهای خسته از گناه می نشیند ، با انتهای مهر دستان پر از گل عاطفه ات را به اسیران و بندیان زمینی می بخشی و راههای آسمان را با خط سبز نور الوهیتت می نمایانی ،

ای بخشنده بی توقع

چنان می بخشی که بنده هرچه بدنبال دلیلی بر اینهمه بخشندگی در وجودش می گردد کمتر می یابد و شرمگین ، سر بلند می نماید و به آسمان رحمتت آشک آلود نظر می افکند و تا آنجا که دیدگانش توان دیدن دارد ،می نگرد ، جز لطفت را نمی تواند بیابد ، نیک می داند که لیاقت اینهمه را ندارد و خوب می داند که تو نه به لیاقت می بخشی بلکه تو اهل بخشش و اهل رحمت و اهل کبریا هستی ،

ای دستگیر بی ریا

یار دلبندم ، دستگیر بی ریای ناتوانائیهایم ، چنان بی ریا و بی هیچ درخواست و مسئلتی می نوازی که بنده ات می داند اینهمه نوازش و محبت نه در خور اوست که درخور خداوندیت می باشد ، هرگاه که در غرقابها و تاریکیهای زندگی ، آنگاه که نا امید و بی یاور بودم ، پیش از اینکه از تو بخواهم یاری نمودی و پیش از اینکه مسئلت نمایم به من عنایت فرمودی و من حیران از اینهمه لطف ، شرمسار از تمامی آنچه در محضرت و با علم به حضورت انجام داده ام ، به دنبال مقری هستم که تو در آنجا نباشی ، اما ای سلطان بی بدیل هستی بنده کجا می تواند برود که تو نباشی؟! آیا جایی هست که از شرم خویش را پنهان نماید تا نگاه مهرت را که وجودش را ، هم از شوقی لذت بخش به تلاطم می افکند و هم از خجلتی ناتمام به آشوب می کشد ، نبیند؟!

ای ساده ترین غزل هستی

زیباترین شعر آفرینش آن هنگام است که بنده ناتوانت برای اولین بار نام پرمهر تو را با خلوص بر زبان و دلش جاری می نماید ، تفسیر این لحظه را در توان کدامین سجده می توان یافت؟! و از زبان کدامین شکر می توان شنید؟! ، با کدامین اشک می توان به آرامش رسید؟! ، با کدامین دعا و مناجات می توان دل را مهمان عرشت نمود ؟!

ای عارفانه ترین اشک شوق

شور و شوق و شوریدگی و شیفتگی و حیرانی و جنون ، هیچکدام ترجمان احساس بنده ات در لحظه عروجش به عرف الوهیتت نمی تواند باشد ، دلدادگی کمترین هدیه به حضرت توست و  شیدایی کمترین تحفه درویشی معرفت مقام توست ، که هیچکس ، توانایی بر ادعایش ، نتواند نمود.

ای عاشقانه ترین تبسم

نسیم عشقت که بر عاشقت می وزد ، لطافتی به او می بخشد که حس سیلانی در تمامی آفرینشت می یابد ، یکتایی در هستیت می بیند و به اوج می رسد ، عاشقانه به پروازی روحبخش می رود ، می رود و می رود و می رود تا آنجا که بالهای خسته اش در یاری او ناتوان می گردد و هماندم دستان آرزومندش را به سوی تو ای زیباترین زیبا دراز می کند و از ژرفای عاشقانه ترین غزلهای عشق نام مقدست را بر وجودش جاری می نماید و تو به مهر و رحمتت دستان کوچکش را می گیری و در آغوش محبتت برایش غزل أنت عَبدی می سرایی و آن بنده کوچک و ناتوان نمی داند آیا از شوق بمیرد ، یا از شیدایی و شیفتگی ، به رقص و سماع آید ، و یا از حیرانی گرداگرد مشکوة زجاجیه وجودت الله الله گویان شور بگیرد ، و مهمان عرشت شود و دل بر پر سوخته جبرائیل بسوزاند.

ای همه من

چنان شوق به تو در وجودم جاری است که دیگر کلمات قدرت توصیف نمی یابند و جملات شرمسار ناتوانی خویشند،

تنها می گویم ای معبود بی همتایم و ای یگانه عزیز لحظه لحظه بودنم ،با تمامی وجودی که از حضرت تو نشأت می گیرد و به حضرت تو ختم می شود ترا دوست می‌دارم و برآنچه به عنایت به من ارزانی داشتی سجده شکر می نمایم و آنچه به رحمت از من بازستاندی به دیده منت می پذیرم و می دانم همه آنچه هست از توست ، برای توست و در تسبیح و حمد توست ،

و ،

 سبحانک عما یصفونک و  سبحانک عما یشکرونک و  سبحانک عما یحمدونک ....



[ جمعه 92/1/23 ] [ 12:11 صبح ] [ اعظم ] نظر


نمی دونم از کدوم ستاره میبینی منو ...


[تصویر:  Mahdi_WWW,SHIAPICS,IR.gif]

 پیامبر خدا:  بشارت باد تو را ای فاطمه که مهدی از توست .

 


 

  امام باقر : هر گاه قیام کند به کعبه تکیه می دهد وسیصد وسیزده مرد بر گردش حلقه می

زنند . نخستین سخنی که می گوید این آیه است :« بقیه الله برای شما بهتر است اگر ایمان

داشته باشید .». آن گاه می فرماید : من بقیه الله هستم وحجت وجانشین خدا بر شما .هیچ

درود فرستنده ای به او درود نمی فرستد مگر چنین : درود بر تو ای باقیماند? خدا در زمین او .


منتخب میزان الحکمه

 



[ پنج شنبه 92/1/22 ] [ 11:45 عصر ] [ اعظم ] نظر


::